به گزارش شهرآرانیوز، وقتی به انبوه قطعات پازل زندگی نگاه میکنیم، اغلب دنبال نقشهای میگردیم که ما را در چینش صحیح این قطعات کنار هم و تکمیل پازل کمک کند بدون آنکه گیج و سردرگم شویم یا راه را بیراهه برویم، غافل از آنکه آسانترین و دردسترسترین نقشه راه را خالق هستی نشانمان داده است، منتها ما غافلیم و سرگرمیها ما را از آن باز میدارد.
«ذکر» جزو مهمترین راهبردهای رسیدن به سعادت است که قرآن کریم به ما معرفی میکند، لذا در بررسی چیستی و چگونگی و برکات آن با حجتالاسلاموالمسلمین مجتبی عرفانیان، استاد حوزه، از کارشناسان مذهبی مشهد مقدس و سخنران آستانقدسرضوی، گفتوگو کردهایم.
موضوع «ذکر» اگر با نگاه صحیح و اصولی نگریسته شود، در زندگی ما تأثیری عمیق و بیمثال دارد، اما مشکل آنجاست که ما معمولا از ذکر صرفا یک معنا اراده میکنیم و بر این باوریم که ذکر صرفا جنبه زبانی دارد و به گفتن سبحانا... و الحمدا... ختم میشود؛ اگرچه این لازم است، اما کافی نیست؛ چراکه در فرهنگ قرآن، «ذکر» سبکی از زندگی و آگاهی همیشگی است که مسیر حیات آدمی را تغییر میدهد. «ذکر» در لغت یعنی به یادآوردن که در قرآن هم همین معنا را دارد؛ البته به یادداشتن و به یادآوردن پروردگار جهانیان.
تقویت سبک زندگی همراه با ذکر، نیازمند تمرین است، اما به تناسب استعداد و توانمندیها؛ برای مثال به کسی که اهل ورزش نبوده است، در ابتدا نرمشهای آسان میدهند و میگویند مدتی را فقط نرم بدو و بعد، حرکات حرفهای به او داده میشود؛ در ذکر هم اینگونه است: انسان بهتر است از کم شروع کند؛ مثل تقید به تسبیحات حضرت زهرا (س) بعد از نماز، کمکم این اذکار از زبان به دل راه مییابد و عمیقتر میشود؛ برای مثال من معلم وقتی در کلاس نشستم یا حتی روی منبر، نمیتوانم ذکر زبانی بگویم، اما در دل الحمدا... و شکر میگویم و بابت قدرت فکر و پردازش اطلاعاتی که خدا عطا کرده است، تشکر میکنم.
اگرچه القائات مثبت، احترام و احسان در حق والدین و...، ترک کارهایی مثل عجب، تنبلی و حسادت، آدمی را به سطحی از آرامش میرساند، اما ما معتقدیم و حتی غرب در مطالعات خود ثابت کرده است که درمان، با معنویت کاربردی است. اینجا هم بازمیگردیم به آنکه ذکر و یاد خدا، مایه آرامش است؛ یعنی حتی در غرب و دنیای مسیحیت با همان دین حداقلی، انسان اگر به یاد خدا باشد و دست خود را در دست قدرت برتر او قرار دهد، دیگر احساس تنگی و فشار نخواهد کرد.
نکته مهم در رسیدن به حال ذکر و سبک زندگی ناشی از آن، این است که بدانیم ذکر صرفا بیان اذکار و اوراد نیست و بخش کوچکی از آن، مربوط به زبان میشود. ذکر آگاهی درونی و توجه قلبیِ دائمی نسبتبه خداست و راه رسیدن به معنای قرآنی آن، تمرین و ممارست است؛ همانطور که در پرورش اندام باید تمارین و ممارست کرد، برای ذکر زبانی، قلبی و عملی هم باید تمرین کرد و اهتمام داشت.
یکی از تمرینات برای رسیدن به مقام و حالت ذکر، شناخت و معرفت است؛ چنانکه وقتی نام شخصی را مقابل ما میآورند، تا او را نشناسیم، معنا و تصویری در ذهنمان نقش نمیبندد. در این شناخت نیز لازم است انسان، صفات خدا مثل قدرت، رحمت، رزاقیت، اینکه او خالق زیباییهاست و... را بشناسد و هرچه بیشتر نعمتهای او را به یاد بیاورد، آنگاه یاد خدا خواهناخواه در وجودش تقویت میشود؛ چون ذکر، فطرتا در انسان به ودیعه گذاشته شده است و قرآن تأکید میکند این ودیعه را تقویت و حفظ کنیم. به تعبیر شاعر «هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر/ گویم گرفتهای، ز عنایت رها مکن!» خدا از ما میخواهد رشته ذکر و یاد او را رها نکنیم.
دستاورد دیگر ذکر خدا، آن است که خدا از ما یاد میکند. همه ما دوست داریم مقام بالاتر از ما یاد کند؛ برای مثال وقتی رئیس سراغ ما را میگیرد، چقدر خوشحال میشویم. حال اگر خدا بهعنوان برترین قدرت عالم به یاد ما باشد، چه احساسی خواهیم داشت؟
خداوند در آیه ۱۵۲ سوره بقره میفرماید: «فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ: من را یاد کنید تا شما را یاد کنم.» این ثمره ذکر است که آفریدگار هستی هوای انسان را دارد؛ چنانکه وقتی حضرت موسی (ع) با نیل روبهرو شد، درحالیکه فرعون و سپاهش بهدنبال او بودند، در پاسخ یاران که گفتند گرفتار شدیم، فرمود: «إِنَّ مَعِیَ رَبِّی» (شعراء، ۶۲)
گام دیگر در مسیر ذکر، تفکر در آفرینش و آیات آفاقی است؛ اینکه در آفرینش زمین و آسمان و وجود خود تأمل کنیم و متوجه نشانههای خدا در آنها باشیم؛ چنانکه قرآن بسیار به آیات آفاقی مثل ستارگان و گردش آسمان و زمین بهعنوان قدرت خدا اشاره میکند و میفرماید: «شب را مایه آرامش شما قرار دادیم.»
برای آنکه ودیعه ذکر و یاد خدا در ما تربیت شود، یکی از راههای مهم، تفکر در آیات انفسی است؛ مثل نگریستن انسان به وجود خود؛ چنانکه امیرالمؤمنین (ع) در نهجالبلاغه میفرمایند: «انسان با چربی (پیه) میبیند، با استخوان (استخوانهای گوش) میشنود و با تکهای گوشت یعنی زبان سخن میگوید، تأمل در اینها سبب ذکر در انسان میشود.»
اوج ذکر در ذکر عملی محقق میشود؛ یعنی انسان هر کاری میکند، با یاد خدا باشد، آنگاه است که حتی غذا خوردن ما هم برای تقویت بدن بهمنظور خدمت به خدا و حرکت در مسیر رضای او و خالصا لوجها... میشود. وقتی با برنامهریزی و تمرین از ذکر زبانی به ذکر قلبی و نیز عملی رسیدیم و از زبان، آن را به همه نیات و امور زندگی سرایت دادیم و اتفاقات روزمره را بهانه یاد خدا قرار دادیم، آنگاه است که ابواب برکات و خیرات به روی ما باز میشود.
یکی از مهمترین برکتهای رسیدن به مقام ذکر، آرامش قلبی است؛ چنانکه قرآن در آیه ۲۸ سوره مبارک رعد میفرماید: «أَلَا بِذِکْرِ ا... تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ.» آرامش، گمشده امروز بشر است؛ نهفقط پیر و جوان و زن و مرد حتی مؤمن و کافر بهدنبال این آرامش هستند. برای رسیدن به آن مثلثی ترسیم میشود که در رأس آن، باور انسان قرار دارد؛ باور به اینکه دنیا جای تفریح و سرگرمی نیست و برای رشد و قوی شدن روحی به آن آمدهایم. با این باور، انسان با هر بادی نمیلرزد.
مهم آنکه همانقدر که ذکر خدا ثمره و برکت دارد، اعراض از آنهم آدمی را به غفلت و تنگنا میاندازد؛ چنانکه قرآن کریم در آیه ۱۲۴ سوره طه میفرماید: «وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَه ضَنْکًا؛ و هرکه از هدایت من [که سبب یاد کردن از من در همه امور است]روی بگرداند، برای او زندگی تنگ [و سختی]خواهد بود.»
باید توجه داشت تنگی و فشار فقط مادی نیست؛ چهبسیار افرادی که از نظر مالی، غنی هستند، اما از نظر روحی و عاطفی در سختی، تنگی و فشار بهسر میبرند. گاهی ممکن است انسان، دنیا را هم داشته باشد، اما گویی تحت فشار قبر است!
وقتی انسان یاد خدا را از دست داد و سبک زندگیاش به جای ذکر، دچار غفلت شد و اعراض کرد (اعراض یعنی رویگردانی آگاهانه از خدا و دین و آموزههایش) به دنیا و تنگی آن، مبتلا میشود. دنیا همچون آب دریا، شور است که هرچه بیشتر از آن بنوشی، تشنهتر میشوی و این عطش، آدمی را به سختی مبتلا میکند.